«از داشتن محافظ لذت می برد. بیشتر یک بروکرات است تا یک انقلابی. همواره روشنفکری ملایم طبع بوده است. نسبت به ملاقات پارسال کمی شکم آورده است. لباس های کاملا سفارشی می پوشد. در این ملاقات سه بار ساعت طلایی جدیدش را به رخ من کشید. دیگر بنظر نمی رسد او آن دانشجوی ژولیده ای باشد که در پاریس خانه اش مقر طرفداران خمینی باشد. آنچه در این چند جلسه بنظرم آمد این است که او شدیدا جاه طلبی سیاسی و غرور دارد.»